زیبایی فونت فارسی را با فونت من ببینید . . . .
هرگز تســــــــــلیم نشـــــــــــوید!معجــــــــــــــزه ها هر روز رخ میدهنـد شـــــــــــاید فردا روز شــــــما باشـــــــــد(مدیریت یادگـــــــــــــــاری ازمــــــــــــــن )
دختر سوگلی بابا!

دختر سوگلی بابا!

اولین صبح بعد ازعروسی،عروس و داماد جوان

با هم توافق کردند

که آن روز در خانه را به روی هیچ کس باز نکنند.

ابتدا پدر و مادر پسر آمدند.

زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند،

اما چون از قبل توافق کرده بودند،

هیچ کدام در را باز نکردند.

ساعتی بعد،پدر و مادر دختر آمدند.

زن و شوهر نگاهی به همدیگر انداختند.

در حالی که اشک در چشمان زن جمع شده بود

گفت:«نمیتونم ببینم که پدر و مادرم پشت در باشن

و درو روشون باز نکنم.»

شوهر چیزی نگفت و در را به رویشان گشود،

اما این موضوع را پیش خود نگاه داشت.

سالها گذشت،خداوند به آنها چهار پسر داد و

پنجمین فرزندشان دختر بود.

برای تولد فرزند آخر،پدر بسیار شادی کرد

و مهمانی مفصلی داد.

بستگان با تعجب از او پرسیدند:

«علت این همه شادی چیه؟!»

مرد به سادگی و با افتخار گفت:

«چون این همونیه که درو به روم باز میکنه.......»

 

 



نظرات شما عزیزان:

حمید
ساعت12:10---26 ارديبهشت 1393
سوگلی بابا قشنگ بود خیلی

ممنون

حمید
پاسخ:حالا که حد اقل یکی خوشش اومد باز هم میذارم از این داستانها........:)


zeinab
ساعت21:03---19 ارديبهشت 1393
like

asal
ساعت14:39---19 ارديبهشت 1393
webe khoshgeli dari

علی
ساعت0:02---19 ارديبهشت 1393
سلام ابجی
موفق باشی
امیدوارم هر روز بیشتر پیشرفت کنی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ پنج شنبه 18 ارديبهشت 1393برچسب:, ] [ 22:59 ] [ ⋆مصی⋆ ] [ ]